English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5881 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
diminishing utility U اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diminishing utility U قانون تقلیل تمایل به مصرف
consumer logistics U امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
margin propensity to consume U تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
propensity to consume U تمایل به مصرف
low marginal propensity to cunsume U تمایل ارام به مصرف
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
final goods U کالا برای مصرف نهائی
average propensity to consume U میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
p day U زمان تعادل مصرف
quickly U بدون مصرف زمان زیادی
power consumer U مصرف انرژی مصرف توان
brake specific fuel consumption U مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
disposal U مصرف
unemployed U بی مصرف
wasteful U مصرف
waster U مصرف
consumption U مصرف
expenditure U مصرف
offtake U مصرف
of no a U بی مصرف
sodden U بی مصرف
otiose U بی مصرف
income consumption curve U مصرف
extravagant U مصرف
good for nothing U بی مصرف
expense U مصرف
waste U بی مصرف
comsumption U مصرف
consumption possibility line U حد مصرف
overall consumption U مصرف کل
aggregate consumption U مصرف کل
wastes U بی مصرف
wasters U مصرف
usages U مصرف
usage U مصرف
consumerism U مصرف
throwaway U یکبار مصرف
spend U مصرف کردن
peak load U بحبوحه مصرف
eats U مصرف کردن
eat U مصرف کردن
per capita consumption U مصرف سرانه
per capita water consumption U مصرف سرانه اب
permanent consumption U مصرف دائمی
put away U مصرف کردن
spends U مصرف کردن
power consumer U مصرف برق
productive consumption U مصرف مولد
consumes U مصرف کردن
consumed U مصرف کردن
consume U مصرف کردن
partial substitution U جانشینی مصرف
consumerism U مصرف گرایی
disposable U مصرف شدنی
transitory consumption U مصرف انتقالی
transitory consumption U مصرف گذرا
rags U بی مصرف شدن
rag U بی مصرف شدن
rival consumption U مصرف رقابتی
exhausted U مصرف شده
expendable U مصرف پذیر
throw away U چیز بی مصرف
to use up U مصرف کردن
dismantle U بی مصرف کردن
dismantling U بی مصرف کردن
dismantles U بی مصرف کردن
expenditure U میزان مصرف
unproductive consumption U مصرف بیهوده
ready use U اماده مصرف
power consumption U مصرف قدرت
power consumption U مصرف برق
present consumption U مصرف جاری
use up U مصرف کردن
present consumption U مصرف حال
usage rate U نرخ مصرف
home consumption U مصرف خانگی
private consumption U مصرف خصوصی
utilizable <adj.> U قابل مصرف
propensity to consume U گرایش به مصرف
rate of consumption U نرخ مصرف
ready for use U اماده مصرف
dismantled U بی مصرف کردن
consumer brand U کالای پر مصرف
expenditure credit U اعتبار مصرف
shelf life U تاریخ مصرف
consumption function U تابع مصرف
using U استعمال مصرف
consumers U مصرف کننده
excise tax U مالیات بر مصرف
energy consumption U مصرف انرژی
consumable U مصرف شدنی
conspicuious consumption U مصرف تجملی
conspicious consumption U مصرف تجملی
consumption possibility line U خط امکانات مصرف
consumption rate U نواخت مصرف
consumption rate U میزان مصرف
consumption rate U اهنگ مصرف
consumption schedule U جدول مصرف
consumption theory U نظریه مصرف
coefficient of utility U ضریب مصرف
capital consumption U مصرف سرمایه
bootless U بی مصرف بی علاج
domestic consumption U مصرف خانگی
autonomous consumption U مصرف مستقل
industrial consumption U مصرف صنعتی
users U مصرف کننده
user U مصرف کننده
internal consumption U مصرف داخلی
internal power U مصرف داخلی
irrigation consumption U مصرف ابیاری
utilization U مصرف بکاربری
mass consumption U مصرف انبوه
mass consumption U مصرف کلان
maximum power demand U مصرف حداکثر
national consumption U مصرف ملی
induced consumption U مصرف تشویقی
induced consumption U مصرف القائی
consumer U مصرف کننده
abusing U سوء مصرف
abuses U سوء مصرف
abused U سوء مصرف
abuse U سوء مصرف
fuel consumption U مصرف سوخت
gasoline consumption U مصرف بنزین
high mass consumption U مصرف انبوه
home consumption U مصرف داخلی
home use entry U اعلامیه مصرف
idle stock U موجودی بی مصرف
inconsumable U مصرف نکردنی
optional consumption U مصرف اختیاری
uses U استعمال مصرف
applicable <adj.> U مصرف کردنی
utilizations U موارد مصرف
suitable <adj.> U مصرف کردنی
usable <adj.> U مصرف کردنی
utilisable [British] <adj.> U قابل مصرف
useful <adj.> U قابل مصرف
usable <adj.> U قابل مصرف
suitable <adj.> U قابل مصرف
applicable <adj.> U قابل مصرف
utilizable <adj.> U مصرف کردنی
utilisable [British] <adj.> U مصرف کردنی
useful <adj.> U مصرف کردنی
use U استعمال مصرف
exploitation [utilization] U مورد مصرف
utilisation [British] U مورد مصرف
utilization U مورد مصرف
utilisations U موارد مصرف
usages U موارد مصرف
TAN [Transaction authentication number] U رمز یکبار مصرف
using U مورد مصرف
recive U مصرف کنید
usage U مورد مصرف
unit kilometer U مصرف کیلومتری یکان
unproductive consumption U مصرف غیر مولد
dud U بی مصرف گلوله معیوب
consumerism U حمایت از مصرف کننده
home use entry U اعلامیه مصرف شخصی
throwaway U مصرف کن و دور بیانداز
volt ampere hour meter U کنتور مصرف فاهری
primary consumers U مصرف کنندگان نخستین
var hour meter U کنتور مصرف کور
gew gaw U اشیاء قشنگ بی مصرف
utilizable U قابل استفاده مصرف
indirect consumption U مصرف غیر مستقیم
secondary consumers U مصرف کنندگان دومین
price consumption curve U منحنی قیمت مصرف
meters U کنتور مصرف سنج
meter U کنتور مصرف سنج
metre U کنتور مصرف سنج
metres U کنتور مصرف سنج
tertiary consumers U مصرف کنندگان سومین
offer curve U منحنی قیمت مصرف
input U نیروی مصرف شده
product usage rate U میزان مصرف محصول
rational consumer U مصرف کننده عقلائی
representative consumer U مصرف کننده نمونه
gewgaw U چیز قشنگ بی مصرف
service cable U کابل مصرف کننده
gewgaws U چیز قشنگ بی مصرف
reactive volt ampere hour meter U کنتور مصرف کور
slather U بطورافراط مصرف کردن
soft goods U کالاهای مصرف شدنی
specific fuel consumption U مصرف سوخت ویژه
inputted U نیروی مصرف شده
gimcrack U قشنگ و بی مصرف عروسک
bauble U چیزقشنگ وبی مصرف
baubles U چیزقشنگ وبی مصرف
total consumption burner U مشعل تمام مصرف کن
law of diminishing atility U قانون مصرف نزولی
logplate U صفحه صورت مصرف
macronutrient U عنصر غذایی پر مصرف
marginal propensity to consume U میل نهائی به مصرف
nonrival consumption U مصرف غیر رقابتی
to be on the strain U زیاد مصرف شدن
disposable tableware U ظروف یک بار مصرف
micronutrient U عنصر غذایی کم مصرف
Recent search history Forum search
1time is prceious it has great
3service times
3service times
3service times
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
1 moves up the range
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2reintroduce?
1شما چه زمان به مکتب میرید.
1شما چه زمان به مکتب میرید.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com